تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم، یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟ و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکری و روانی نامش "غفلت" است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.
بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

منبع:http://30arg.mihanblog.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

چرچیل سیاستمدار بزرگ انگلیسی در کتاب خاطرات خود می نویسد:
زمانی که پسر بچه ای یازده ساله بودم ،روزی سه نفر از بچه های قُلدر مدرسه جلو من را گرفتند و کتک مفصلی به من زدند و پول من را هم به زور از من گرفتند. 

وقتی به خانه رفتم با چشمانی گریان قضیه را برای پدرم شرح دادم. پدرم نگاهی تحقیر آمیز به من کرد و گفت: 

من از تو بیشتر از این ها انتظار داشتم؛ واقعا که مایه ی شرم است که از سه پسر بچه ی پاپتی و نادان کتک بخوری. فکر می کردم پسر من باید زرنگ تر از این ها باشد، ولی ظاهرا اشتباه می کردم. 

بعد هم سری تکان داد و گفت: این مشکل خودته، باید خودت حلّش کنی!
چرچیل می نویسد وقتی پدرم حمایتش را از من دریغ کرد، تصمیم گرفتم خودم راهی پیدا کنم. اول گفتم یکی یکی می توانم از پسشان بر بیایم. آن ها را تنها گیر می آورم و حسابشان را می رسم، اما بعد گفتم نه آن ها دوباره با هم متحد می شوند و باز من را کتک می زنند. 

ناگهان فکری به خاطرم رسید! سه بسته شکلات خریدم و با خودم به مدرسه بردم. وقتی مدرسه تعطیل شد، به آرامی پشت سر آن ها حرکت کردم. آن ها متوجه من نبودند. سر یک کوچه ی خلوت صدا زدم: 

هی بچه ها صبر کنید! 

بعد رفتم کنار آن ها ایستادم و شکلات ها را از جیبم بیرون آوردم و به هر کدام یک بسته دادم. آن ها اول با تردید به من نگاه کردند و بعد شکلات ها را از من گرفتند و تشکر کردند. من گفتم :

چطور است با هم دوست باشیم؟ 

بعد قدم زنان با هم به طرف خانه رفتیم. معلوم بود که کار من آن ها را خجالت زده کرده بود.

پس از آن ما هر روز با هم به مدرسه می رفتیم و با هم برمی گشتیم. به واسطه ی دوستی من و آن ها تا پایان سال همه از من حساب می بردند و از ترس دوست های قلدرم هیچ کس جرات نمی کرد با من بحث کند.
روزی قضیه را به پدرم گفتم. پدرم لبخندی زد و دست من را به گرمی فشرد و گفت: آفرین! نظرم نسبت به تو عوض شد. اگر آن روز من به تو کمک کرده بودم، تو چه داشتی؟ یک پدر پیر غمگین و سه تا دشمن جوان و عصبانی و انتقام جو. اما امروز تو چه داری؟! یک پدر پیر خوشحال و سه تا دوست جوان و قدرتمند.
دوستانت را نزدیک خودت نگه دار و دشمنانت را نزدیک تر!

#چرچیل

منبع:http://30arg.mihanblog.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

ک روز سرد صبح سرد در سرمای شدید مونیخ آلمان من کودکی 8 ساله بودم، لباس هایم هم انقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم. خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود. من و خواهر و برادر و مادرم زندگی می کردیم.
من برادر بزرگ تر بودم. مادرم از سرطان سینه رنج می برد. تا این که آن روز صبح نفس کشیدنش کم شد. اشک در چشمانش جمع شد. نمی دانست با ما چه کند. سه کودک زیر 9 سال که نه پدر دارند، نه فامیل . مادرشان هم هم اکنون رو به مرگ است. دم گوشم به من چیزی گفت. او گفت که: 

تو باید از برادر و خواهرت مراقبت کنی! 

من که هشت سال بیشتر نداشتم. قطره اشکم ریخت روی صورت مادرم. سریع بلند شدم تا پزشکی بیاورم. نزدیک ترین درمانگاه به خانه من درمانگاهی بود که پزشکانش یهودی بودند. رفتم التماسشان کردم .
می خندیدند و می گفتند: به پدرت بگو بیاید تا یک پزشک با خود ببرد! 

آنقدر التماس کردم ،آنقدر گریه کردم که تمام صورتم قرمز بود؛ اما هیچ کس دلش برای من نسوخت. چند دارو که نمی دانستم چیست، از ان جا دزدیدم و دویدم. آن ها هم دنبال من دویدند. وقتی رسیدم به خانه، برادرم و خواهرم گریه می کردند. دستانم لرزید و برادر کوچک گفت: مادر نفس نمی کشد آدلف!!
شل شدم، دارو ها افتاد! آرام آرام به سمتش رفتم. وقتی صورت نازنینش را لمس کردم، آن قدر سرد شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود !
یهودیان وارد خانه شدند و مرا به زندان کودکان بردند، آنقدر مرا زدند که دیگر خون بالا می آوردم .وقتی بعد از چند روز آزاد شدم، دیدم خواهر و برادر کوچکم نزد همسایه ماست.  همسایه مادرم را خاک کرده بود. دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. کارم شب و روز درس خواندن و گدایی کردن بود، چه زمستان، چه بهار، چه ...
***************

وقتی رهبر آلمان شدم، اولین جایی را که با خاک یکسان کردم، همان درمانگاه مونیخ بود! سنشان بالا رفته بود و مرا نمی شناختند؛ اما هم اکنون من رهبر کشور آلمان بودم. التماسم می کردند! دستور دادم زمین را بکنند و هر 6 نفر را درون چاله با دست و پای بسته بیندازند و چاله را پر کنند !
تمنا می کردند و می گفتند ما زن و بچه داریم، آن قدر بالای چاله پر شده ماندم تا درون خاک نفسشان بریده شود و این شد شروع کشتار میلیون ها یهودی و ......

آدلف هیتلر
خاطرات کودکی، نبرد من 1941
بعد از اشغال بلاروس

منبع:http://30arg.mihanblog.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

زنی دستش را بریده بود ، به اندازه اى كه نیاز به بخیه زدن داشت.

با شوهرش آمده بود.
وقتی خواست روى تخت دراز بكشد،شوهرش نشست و سرش را روى پاهایش گذاشت.

تمام طول بخیه زدن دستش را گرفت و نازش را كشید و قربان صدقه اش رفت.

وقتی رفتند، هركسی چیزی گفت!
یكی گفت: زن ذلیل! 

یكی گفت: لوس!
 یكی چندشش شده بود !
و دیگری حالش به هم خورده بود!


یادم افتاد به خاطره ای دورتر، روى همان تخت.

خاطره زنى با سر شكسته كه هرچه گفتم: چطور شكست؟ فقط گریه می كرد!

مردى كه همراهش بود ،وحشت داشت از پاسخ زنش ...

ولى آن زن آنقدر از بخیه زدن ترسیده بود، كه بازهم دست مردش راطلب می كرد و مرد آنقدر دریغ كرد كه من كنارش نشستم و دستش را گرفتم ...

و آرام در گوشش گفتم : لیاقت دستانت بیشتر از اوست.
هیچ نگفت ... بخیه كه تمام شد، آن ها رفتند.

 وقتی آن ها رفتند، كسی چیزی نگفت!
هیچ كس چندشش نشد!
و هیچ كس حالش به هم نخورد...

همه چیز عادی به نظر آمد !

همان جا بود كه فهمیدم چرا می گویند :
ما مردمی هستیم كه به دیدن

منبع:http://30arg.mihanblog.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

منبع:http://www.ayehayeentezar.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

به گزارش «جهان»، مسئول اداره اسكناس و اوراق بهادار بانك ملّی ایران در مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما با بیان اینكه "آمار جعل ایران چك های نظام بانكی كشور، بسیار اندك و در حد صفر است"، گفت: در چاپ ایران چك ها، 22 مورد امنیّتی برای تشخیص چك های تقلّبی از اصلی در نظر گرفته شده است.
خلیل رضایی افزود: یكی از موارد ایمنی چك ها، مربوط به رنگ صورتی داخل اعداد مربوط به ارزش اسمی چك است كه با تایپ لاتین و در سمت چپ ایران چك ها قرار گرفته است و با لمس انگشتان دست و حرارت آن ناپدید و بعد از زمان كوتاهی دوباره ظاهر می شود.
این مقام مسئول نظام بانك كشور افزود: از دیگر موارد امنیّتی این چك ها، آرم بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران است كه به صورت "واتر مارك" در خمیره كاغذ وجود دارد و در دایره مركز آن، آرم دیگری به صورت سفید و بی رنگ مشخّص است.
رضایی گفت: در آینده این آرم به تصویری از "فردوسی" تغییر خواهد یافت.
مسئول اداره اسكناس و اوراق بهادار بانك ملّی ایران اضافه كرد: نخ امنیّتی چك ها یكی از شاخص های مهّم تشخیص چك های اصلی است كه آرم بانك مركزی بر روی آن به صورت سفید و بی رنگ مشخّص است و در آینده به "نخ هولوگرام" با نوشته مبالغ به صورت سفید و بی رنگ تغییر خواهد یافت.
رضایی افزود: همچنین حروف عبارت "ایران چك" به صورت ریزچاپ در نقاط مختلف بناهای نقش بسته بر چك ها چاپ شده كه با ابزار بزرگ نمایی، قابل مشاهده است.

منبع:http://www.3jokes.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

ـ از ظروف پلاستیکی در مایکروویو استفاده نکنید.

ـ بطری های آب پلاستیکی را در فریزر قرار ندهید.

ـ از لفافه و پوشش پلاستیکی در مایکروویو استفاده نکنید.

ماده شیمیایی Dioxin باعث بروز سرطان خصوصاً سرطان سینه می شود. دیوکسین یک سم بسیار قوی برای سلولهای بدن است. اخیراً تحقیقاتی توسط دکتر Edward Fujimoto مدیر برنامه ریزی سلامت بیمارستان Castle آمریکا راجع به دیوکسین و چگونگی عملکرد آن در بدن صورت گرفته كه در نتیجه آن توصیه های ذیل ارائه شده است:

1- بطری های پلاستیکی آب را در فریزر برای انجماد قرار ندهید چون این کار باعث آزادسازی سم دیوکسین از ظروف پلاستیکی می شود.

2- نباید غذاهای خود را در ظروف پلاستیکی در مایکروویو گرم کنید مخصوصاً در مورد غذاهای حاوی روغن و چربی او اعلام نموده ترکیب «چربی ـ حرارت بالا و پلاستیک» باعث آزادسازی دیوکسین به داخل غذا و نهایتاً به درون سلولهای ما می شود.

3- به جای آن برای گرم كردن غذا استفاده از ظروف شیشه ای مثل پیرکس و چینی توصیه می شود، در این حال شما همان نتیجه را از گرم کردن غذا فقط بدون دیوکسین می گیرید.

4- غذاهای فوری (Fast Food) و سوپها باید از ظرف یکبار مصرف تخلیه و در ظرف دیگری گرم شوند.

5- کاغذ بد نیست ولی نمی دانیم که مطمئن تر از ظروف شیشه ای و غیره باشد.

6- مسئلۀ دیوکسین یکی از دلایل تعویض ظروف یونولیت (Foam) با ظروف کاغذی توسط رستوران های غذای فوری (Fast Food) بود.

7- لفاف های پلاستیکی فقط وقتی خطرناکند که با غذا برای پخت در مایکروویو استفاده شوند.

8- فرآوری غذاها در حرارت خیلی بالا باعث حل شدن و آزاد شدن دیوکسین از پلاستیک و تزریق آن به داخل غذا می شود.

9- به عنوان جایگزین پوشاندن غذا با یک لفاف کاغذی توصیه می شود.

منبع:http://www.3jokes.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

بعضی از کلاغ ها در گروههای بزرگ زندگی می کنند
نتایج تحقیقات دانشمندان انگلیسی حاکی از آن است که پرنده ها و به خصوص خانواده کلاغ ها، بیش از آنچه که در گذشته تصور می شد باهوش هستند.
"کریستوفر برد" از بخش جانورشناسی دانشگاه کمبریج انگستان که در این مورد تحقیقات گسترده ای انجام داده، معتقد است که پرندگان و در راس آنها خانواده کلاغ ها، علاوه بر آنکه از حافظه بسیار خوبی برخوردارند، توانایی استدلال های پیچیده اجتماعی را هم دارند.
آنچه که حیرت آقای "برد" را بیش از همه برانگیخته، توانایی خارق العاده کلاغ ها در ساخت و استفاده از ابزار است.
البته بخشی از هوش این پرندگان در تعامل با سایر اعضای گروهی که در آن زندگی می کنند جلوه گر می شود. به طور مثال کلاغ ها قادرند به راحتی افراد مختلف گروه را از هم تشخیص دهند، و یا با بعضی از آنها روابط نزدیک تری برقرار کنند.



رفتار فریبکارانه
زندگی کردن در گروه، گاهی اوقات باعث می شود کلاغ ها رفتارهای فریبکارانه ای از خود به نمایش بگذارند. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که گونه خاصی از زاغ ها، استاد این شیوه های فریبکاری هستند.
بسیاری از کلاغ ها عادت دارند غذا و آذوقه را برای مصرف در آینده، به خصوص در فصل سرما ذخیره کنند. اما گونه به خصوصی از زاغ ها حتی در این مورد یک قدم فراتر می روند.
آنها اگر متوجه بشوند که تحت نظر هستند، برای فریب دادن و گیج کردن پرنده های دیگر منقار خود را در زمین فرو می برند بدون آنکه غذا را در آن نقطه قرار داده باشند. سپس ممکن است آنها غذا را در نقطه ای دیگر مخفی کنند.



تست آینه
اگر بفهمند تحت نظرند، رفتارهای گمراه کننده ای از خود بروز خواهند داد
پیش از این تصور می شد تنها بعضی از انواع پستانداران، از جمله دلفین ها و فیل ها از وجود خود آگاهی دارند و به نوعی از توانایی تشخیص خود برخوردارند.
اما سال گذشته برای نخستین بار گروهی از محققان آلمانی دریافتند که گونه ای از کلاغ ها (مگپای) نیز از این توانایی برخوردارند.
به این ترتیب که با قرار دادن یک پرچسب رنگی زیر منقار این پرندگان، و قراردادن یک آینه مقابل آنها، مشاهده شد که این زاغ ها با تشخیص تصویر خود در آینه، تلاش می کنند برچسب را از منقار خود جدا کنند.
ساخت و استفاده از ابزار
اما علاوه بر توانایی کلاغ ها در محیط های اجتماعی، موضوع دیگری که حیرت دانشمندان را برانگیخته توانایی آنها در ساخت و استفاده از ابزار است.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که کلاغ ها در این مورد نه تنها از پستاندارانی نظیر شامپانزه ها چیزی کم ندارند، بلکه در مواردی رفتار پیچیده تری هم از خود به نمایش می گذارند.
راسل گری، و تیم تحقیقاتی او از دپارتمان روانشناسی دانشگاه آکلند با مطالعه کلاغ های "نیو کلدونین" که در جزیره ای به همین نام در اقیانوس آرام زندگی می کنند، پی بردند که این کلاغ ها با جدا کردن شاخه اصلی، جدا کردن انشعابات آن و سپس شکل دادن به انتهای شاخه، ابزاری درست می کنند که در به دام انداختن کرم ها و حشرات کاربرد دارد.



سئوال بی جواب
هوش کلاغ ها حتی در مواردی بیش از هوش پستاندارانی مثل شامپانزه هاست
در حالیکه دانشمندان موفق شده اند به بسیاری از رفتارهای هوشمندانه کلاغ ها از جمله کلاغ های جزیره "نیو کلدونین" پی ببرند، اما یک سئوال اساسی وجود دارد که هنوز پاسخ قانع کننده ای برای آن پیدا نشده است.
آنها مایلند بدانند که دلیل یادگیری و پیشرفت مهارت در ساخت و کاربرد ابزار توسط این نوع خاص کلاغ ها چیست.
نکته جالب این است که حتی با دور کردن کلاغ های "نیو کلدونین" از محیط اصلی زندگی آنها، و قطع رابطه آنها با سایر اعضای گروه، این کلاغ ها همچنان توانایی ساخت ابزار برای رفع مشکلاتشان را به ارث می برند.
به این ترتیب دانشمندان می گویند با وجودیکه شاید بعضی از مردم تصور کنند تحقیقات علمی در مورد پرندگان و به خصوص کلاغ ها بسیار پیشرفته است، در عمل این یافته اثبات می کند که آنها هنوز در مراحل ابتدایی تحقیقات به سر می برند.

منبع:http://www.3jokes.com

 


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:33 | نويسنده : ss

انگور خشک شده که همه به نام کشمش می شناسند، قرن ها پیش به وجود آمده است... کشمش در ایران و مصر در 2000 سال قبل از میلاد، تولید شده بود.

1- کشمش، میوه خشک مغذی است و مانند دیگر خشکبارها در تمام سال یافت می شود. یک غذای پر انرژی، کم چرب و کم سدیم می باشد. بنابراین برای افرادی که باید رژیم های کم سدیم را رعایت کنند، خوردن کشمش بسیار مفید می باشد.

2- کشمش دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد و از تخریب سلولی جلوگیری می کند.

3- کشمش نقش مهمی را در سلامت استخوان ها و جلوگیری از پوکی استخوان بر عهده دارد، به همین دلیل مصرف آن برای زنان قبل از یائسگی بسیار مفید است.

4- منبع خوب ویتامین D و هورمون استروژن می باشد.

5- کشمش با وجود این که شیرین و چسبناک می باشد، اثر مخربی بر دندان ندارد و باعث خرابی دندان نمی شود، حتی می توان گفت این میوه خشک از فساد دندان جلوگیری می کند. کشمش برای سلامت دندان و لثه بسیار مفید می باشد.
6- کشمش منبع خوب ویتامین ها و عناصر مغذی بدن می باشد. عناصر و ویتامین هایی همچون آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامین B در کشمش موجود است.

7- کشمش محتوی مقدار زیادی آهن می باشد. 600 گرم کشمش، 90 درصد آهن مورد نیاز روزانه بدن را تأمین می کند. 100 گرم کشمش در حدود 88/1میلی گرم آهن دارد، در حالی که 100 گرم گوشت گاو بین 4-2 میلی گرم آهن دارد.

8- کشمش، منبع خوب فیبر، آنتی اکسیدان و همچنین منبع خوب انرژی می باشد.

9- فیبر باعث جلوگیری از سرطان کولون، کمک در جلوگیری از رشد غیر معمول سلول ها، بیماری ها و همچنین کنترل قند خون را می شود.

10- کشمش را به گوشت اضافه کنید تا مقدار چربی غذا را کم کند و مقدار فیبر و آهن را افزایش و مقدار سدیم را کاهش دهد.

11- آنتی اکسیدان از پیری و بیماری های حاصله از آن می کاهد.

12- کشمش از سرطان جلوگیری می کند.

13- کشمش میزان LDL یا کلسترول بد را در خون کم می کند و باعث کاهش بیماری های قلبی می گردد.

14- اگر به مدت 4 هفته هر روز کشمش مصرف کنید، آنتی اکسیدان در خون افزایش و کلسترول بد (LDL) کاهش می یابد.

15- کشمش موجب کاهش استرس می گردد.

16- این میوه خشک باعث عملکرد صحیح رگ های بدن می شود.

17- کشمش برای درمان بی نظمی معده و یبوست مصرف می شود. برای جلوگیری از این ناخوشی ها می توانید، 6-5 عدد کشمش را خیس کنید و بعد از چند ساعت، آب آن را بنوشید.

18- تحقیقات نشان داده است که ورزشکارانی که قبل و در حین ورزش، حدود یک فنجان کشمش مصرف می کنند، بهتر از بقیه سلول های بدن را از آسیب حفظ می کنند.

19- کشمش به علت داشتن قند فروکتوز، دارای خاصیت مصرف سریع انرژی و کاهش وزن نیز می باشد.

20- کشمش مانند هویج، برای سلامتی چشم نیز خوب است.

21- کشمش باعث تقویت اعصاب می شود.

22- کشمش، سستی و رخوت را از بدن دور می کند.

23- با خوردن کشمش، غضب را از خود دور کنید.

24- کشمش موجب از بین رفتن آب اضافی بدن می گردد.

25- کشمش، دهان را خوشبو می کند.

26- کشمش، اسپاسم یا گرفتگی عضلانی را کم می کند.

پس از همین حالا، کشمش را به ماست یا سالاد خود اضافه کنید و از خوردن آن لذت برید.

منبع:http://www.3jokes.com


تاريخ : 28 بهمن 1395 | 8:31 | نويسنده : ss
ناخُــدايَـم مُـــــرد
آرزوهـايَم يِڪے يِڪے
غَـــرق شُـدَنــد
اُمــيـدهـايَـم نــيـز بِه
گِــل نِـشَـسـتَـنـد
دیـگــــَر بـايَد لَـنگَــر
مَـرگ' را بـياَنــدازم...