به گزارش «جهان»، مسئول اداره اسكناس و اوراق بهادار بانك ملّی ایران در مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما با بیان اینكه "آمار جعل ایران چك های نظام بانكی كشور، بسیار اندك و در حد صفر است"، گفت: در چاپ ایران چك ها، 22 مورد امنیّتی برای تشخیص چك های تقلّبی از اصلی در نظر گرفته شده است.
خلیل رضایی افزود: یكی از موارد ایمنی چك ها، مربوط به رنگ صورتی داخل اعداد مربوط به ارزش اسمی چك است كه با تایپ لاتین و در سمت چپ ایران چك ها قرار گرفته است و با لمس انگشتان دست و حرارت آن ناپدید و بعد از زمان كوتاهی دوباره ظاهر می شود.
این مقام مسئول نظام بانك كشور افزود: از دیگر موارد امنیّتی این چك ها، آرم بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران است كه به صورت "واتر مارك" در خمیره كاغذ وجود دارد و در دایره مركز آن، آرم دیگری به صورت سفید و بی رنگ مشخّص است.
رضایی گفت: در آینده این آرم به تصویری از "فردوسی" تغییر خواهد یافت.
مسئول اداره اسكناس و اوراق بهادار بانك ملّی ایران اضافه كرد: نخ امنیّتی چك ها یكی از شاخص های مهّم تشخیص چك های اصلی است كه آرم بانك مركزی بر روی آن به صورت سفید و بی رنگ مشخّص است و در آینده به "نخ هولوگرام" با نوشته مبالغ به صورت سفید و بی رنگ تغییر خواهد یافت.
رضایی افزود: همچنین حروف عبارت "ایران چك" به صورت ریزچاپ در نقاط مختلف بناهای نقش بسته بر چك ها چاپ شده كه با ابزار بزرگ نمایی، قابل مشاهده است.
منبع:http://www.3jokes.com
ـ از ظروف پلاستیکی در مایکروویو استفاده نکنید.
ـ بطری های آب پلاستیکی را در فریزر قرار ندهید.
ـ از لفافه و پوشش پلاستیکی در مایکروویو استفاده نکنید.
ماده شیمیایی Dioxin باعث بروز سرطان خصوصاً سرطان سینه می شود. دیوکسین یک سم بسیار قوی برای سلولهای بدن است. اخیراً تحقیقاتی توسط دکتر Edward Fujimoto مدیر برنامه ریزی سلامت بیمارستان Castle آمریکا راجع به دیوکسین و چگونگی عملکرد آن در بدن صورت گرفته كه در نتیجه آن توصیه های ذیل ارائه شده است:
1- بطری های پلاستیکی آب را در فریزر برای انجماد قرار ندهید چون این کار باعث آزادسازی سم دیوکسین از ظروف پلاستیکی می شود.
2- نباید غذاهای خود را در ظروف پلاستیکی در مایکروویو گرم کنید مخصوصاً در مورد غذاهای حاوی روغن و چربی او اعلام نموده ترکیب «چربی ـ حرارت بالا و پلاستیک» باعث آزادسازی دیوکسین به داخل غذا و نهایتاً به درون سلولهای ما می شود.
3- به جای آن برای گرم كردن غذا استفاده از ظروف شیشه ای مثل پیرکس و چینی توصیه می شود، در این حال شما همان نتیجه را از گرم کردن غذا فقط بدون دیوکسین می گیرید.
4- غذاهای فوری (Fast Food) و سوپها باید از ظرف یکبار مصرف تخلیه و در ظرف دیگری گرم شوند.
5- کاغذ بد نیست ولی نمی دانیم که مطمئن تر از ظروف شیشه ای و غیره باشد.
6- مسئلۀ دیوکسین یکی از دلایل تعویض ظروف یونولیت (Foam) با ظروف کاغذی توسط رستوران های غذای فوری (Fast Food) بود.
7- لفاف های پلاستیکی فقط وقتی خطرناکند که با غذا برای پخت در مایکروویو استفاده شوند.
8- فرآوری غذاها در حرارت خیلی بالا باعث حل شدن و آزاد شدن دیوکسین از پلاستیک و تزریق آن به داخل غذا می شود.
9- به عنوان جایگزین پوشاندن غذا با یک لفاف کاغذی توصیه می شود.
منبع:http://www.3jokes.com
بعضی از کلاغ ها در گروههای بزرگ زندگی می کنند
نتایج تحقیقات دانشمندان انگلیسی حاکی از آن است که پرنده ها و به خصوص خانواده کلاغ ها، بیش از آنچه که در گذشته تصور می شد باهوش هستند.
"کریستوفر برد" از بخش جانورشناسی دانشگاه کمبریج انگستان که در این مورد تحقیقات گسترده ای انجام داده، معتقد است که پرندگان و در راس آنها خانواده کلاغ ها، علاوه بر آنکه از حافظه بسیار خوبی برخوردارند، توانایی استدلال های پیچیده اجتماعی را هم دارند.
آنچه که حیرت آقای "برد" را بیش از همه برانگیخته، توانایی خارق العاده کلاغ ها در ساخت و استفاده از ابزار است.
البته بخشی از هوش این پرندگان در تعامل با سایر اعضای گروهی که در آن زندگی می کنند جلوه گر می شود. به طور مثال کلاغ ها قادرند به راحتی افراد مختلف گروه را از هم تشخیص دهند، و یا با بعضی از آنها روابط نزدیک تری برقرار کنند.
رفتار فریبکارانه
زندگی کردن در گروه، گاهی اوقات باعث می شود کلاغ ها رفتارهای فریبکارانه ای از خود به نمایش بگذارند. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که گونه خاصی از زاغ ها، استاد این شیوه های فریبکاری هستند.
بسیاری از کلاغ ها عادت دارند غذا و آذوقه را برای مصرف در آینده، به خصوص در فصل سرما ذخیره کنند. اما گونه به خصوصی از زاغ ها حتی در این مورد یک قدم فراتر می روند.
آنها اگر متوجه بشوند که تحت نظر هستند، برای فریب دادن و گیج کردن پرنده های دیگر منقار خود را در زمین فرو می برند بدون آنکه غذا را در آن نقطه قرار داده باشند. سپس ممکن است آنها غذا را در نقطه ای دیگر مخفی کنند.
تست آینه
اگر بفهمند تحت نظرند، رفتارهای گمراه کننده ای از خود بروز خواهند داد
پیش از این تصور می شد تنها بعضی از انواع پستانداران، از جمله دلفین ها و فیل ها از وجود خود آگاهی دارند و به نوعی از توانایی تشخیص خود برخوردارند.
اما سال گذشته برای نخستین بار گروهی از محققان آلمانی دریافتند که گونه ای از کلاغ ها (مگپای) نیز از این توانایی برخوردارند.
به این ترتیب که با قرار دادن یک پرچسب رنگی زیر منقار این پرندگان، و قراردادن یک آینه مقابل آنها، مشاهده شد که این زاغ ها با تشخیص تصویر خود در آینه، تلاش می کنند برچسب را از منقار خود جدا کنند.
ساخت و استفاده از ابزار
اما علاوه بر توانایی کلاغ ها در محیط های اجتماعی، موضوع دیگری که حیرت دانشمندان را برانگیخته توانایی آنها در ساخت و استفاده از ابزار است.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که کلاغ ها در این مورد نه تنها از پستاندارانی نظیر شامپانزه ها چیزی کم ندارند، بلکه در مواردی رفتار پیچیده تری هم از خود به نمایش می گذارند.
راسل گری، و تیم تحقیقاتی او از دپارتمان روانشناسی دانشگاه آکلند با مطالعه کلاغ های "نیو کلدونین" که در جزیره ای به همین نام در اقیانوس آرام زندگی می کنند، پی بردند که این کلاغ ها با جدا کردن شاخه اصلی، جدا کردن انشعابات آن و سپس شکل دادن به انتهای شاخه، ابزاری درست می کنند که در به دام انداختن کرم ها و حشرات کاربرد دارد.
سئوال بی جواب
هوش کلاغ ها حتی در مواردی بیش از هوش پستاندارانی مثل شامپانزه هاست
در حالیکه دانشمندان موفق شده اند به بسیاری از رفتارهای هوشمندانه کلاغ ها از جمله کلاغ های جزیره "نیو کلدونین" پی ببرند، اما یک سئوال اساسی وجود دارد که هنوز پاسخ قانع کننده ای برای آن پیدا نشده است.
آنها مایلند بدانند که دلیل یادگیری و پیشرفت مهارت در ساخت و کاربرد ابزار توسط این نوع خاص کلاغ ها چیست.
نکته جالب این است که حتی با دور کردن کلاغ های "نیو کلدونین" از محیط اصلی زندگی آنها، و قطع رابطه آنها با سایر اعضای گروه، این کلاغ ها همچنان توانایی ساخت ابزار برای رفع مشکلاتشان را به ارث می برند.
به این ترتیب دانشمندان می گویند با وجودیکه شاید بعضی از مردم تصور کنند تحقیقات علمی در مورد پرندگان و به خصوص کلاغ ها بسیار پیشرفته است، در عمل این یافته اثبات می کند که آنها هنوز در مراحل ابتدایی تحقیقات به سر می برند.
منبع:http://www.3jokes.com
انگور خشک شده که همه به نام کشمش می شناسند، قرن ها پیش به وجود آمده است... کشمش در ایران و مصر در 2000 سال قبل از میلاد، تولید شده بود.
1- کشمش، میوه خشک مغذی است و مانند دیگر خشکبارها در تمام سال یافت می شود. یک غذای پر انرژی، کم چرب و کم سدیم می باشد. بنابراین برای افرادی که باید رژیم های کم سدیم را رعایت کنند، خوردن کشمش بسیار مفید می باشد.
2- کشمش دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد و از تخریب سلولی جلوگیری می کند.
3- کشمش نقش مهمی را در سلامت استخوان ها و جلوگیری از پوکی استخوان بر عهده دارد، به همین دلیل مصرف آن برای زنان قبل از یائسگی بسیار مفید است.
4- منبع خوب ویتامین D و هورمون استروژن می باشد.
5- کشمش با وجود این که شیرین و چسبناک می باشد، اثر مخربی بر دندان ندارد و باعث خرابی دندان نمی شود، حتی می توان گفت این میوه خشک از فساد دندان جلوگیری می کند. کشمش برای سلامت دندان و لثه بسیار مفید می باشد.
6- کشمش منبع خوب ویتامین ها و عناصر مغذی بدن می باشد. عناصر و ویتامین هایی همچون آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامین B در کشمش موجود است.
7- کشمش محتوی مقدار زیادی آهن می باشد. 600 گرم کشمش، 90 درصد آهن مورد نیاز روزانه بدن را تأمین می کند. 100 گرم کشمش در حدود 88/1میلی گرم آهن دارد، در حالی که 100 گرم گوشت گاو بین 4-2 میلی گرم آهن دارد.
8- کشمش، منبع خوب فیبر، آنتی اکسیدان و همچنین منبع خوب انرژی می باشد.
9- فیبر باعث جلوگیری از سرطان کولون، کمک در جلوگیری از رشد غیر معمول سلول ها، بیماری ها و همچنین کنترل قند خون را می شود.
10- کشمش را به گوشت اضافه کنید تا مقدار چربی غذا را کم کند و مقدار فیبر و آهن را افزایش و مقدار سدیم را کاهش دهد.
11- آنتی اکسیدان از پیری و بیماری های حاصله از آن می کاهد.
12- کشمش از سرطان جلوگیری می کند.
13- کشمش میزان LDL یا کلسترول بد را در خون کم می کند و باعث کاهش بیماری های قلبی می گردد.
14- اگر به مدت 4 هفته هر روز کشمش مصرف کنید، آنتی اکسیدان در خون افزایش و کلسترول بد (LDL) کاهش می یابد.
15- کشمش موجب کاهش استرس می گردد.
16- این میوه خشک باعث عملکرد صحیح رگ های بدن می شود.
17- کشمش برای درمان بی نظمی معده و یبوست مصرف می شود. برای جلوگیری از این ناخوشی ها می توانید، 6-5 عدد کشمش را خیس کنید و بعد از چند ساعت، آب آن را بنوشید.
18- تحقیقات نشان داده است که ورزشکارانی که قبل و در حین ورزش، حدود یک فنجان کشمش مصرف می کنند، بهتر از بقیه سلول های بدن را از آسیب حفظ می کنند.
19- کشمش به علت داشتن قند فروکتوز، دارای خاصیت مصرف سریع انرژی و کاهش وزن نیز می باشد.
20- کشمش مانند هویج، برای سلامتی چشم نیز خوب است.
21- کشمش باعث تقویت اعصاب می شود.
22- کشمش، سستی و رخوت را از بدن دور می کند.
23- با خوردن کشمش، غضب را از خود دور کنید.
24- کشمش موجب از بین رفتن آب اضافی بدن می گردد.
25- کشمش، دهان را خوشبو می کند.
26- کشمش، اسپاسم یا گرفتگی عضلانی را کم می کند.
پس از همین حالا، کشمش را به ماست یا سالاد خود اضافه کنید و از خوردن آن لذت برید.
منبع:http://www.3jokes.com
از زمان هاي بسيار دور مردمان معنای عشق را جستجو كرده اند، اما حتی بزرگترين فلاسفه، با تعاريف عميق شان، نتوانسته اند كه ذات واقعی آن را به طور كامل توضيح دهند. در تحقيقی كه از بچه های چهار تا هشت ساله شده آنها نظرات خود را درباره عشق بيان نموده اند. بخوانيد و متعجب شويد كه چطور كودكان با آن فكر جوان و معصوم شان فهمي ساده ولی عميق از ان كلمه سه حرفی دارند.
-عشق هنگامی است كه دختری به خود عطر زده و پسری اصلاح نموده، ادكلن میزند و آنها بيرون رفته يكديگر را ميبينند.
-عشق وقتی است كه شما برای صرف غذا بيرون رفته و به يك نفر سيب زمينی سرخ كرده خود را بيشتر میدهيد بدون آنكه از آنها بخواهيد كه چيزی از مال خودشان را به شما بدهند.
-عشق زمانی است كه كسی به شما آزاری میرساند و شما بسيار عصبانی میشويد ولی سر او فرياد نمیكشيد زيرا كه میدانيد باعث رنجش او میگردد.
-عشق هنگامی است كه مادرم برای پدرم قهوه درست كرده و قبل از دادن به او يك جرعه مینوشد تا مطمئن شود كه طعم خوبی دارد.
-عشق وقتی است كه به كسی بگويی كه از پيراهنش خوشت آمده، سپس او هر روز آن را بپوشد.
-عشق زمانی است كه شما دست در دست يكديگر و در كنار هم در رستوران مینشينيد. اين به آن معنی است كه شما عاشق هم هستيد، در غير اين صورت شما میتوانيد مانند معمول روبروی هم بنشينيد.
-عشق هنگامی است كه مادرم، پدرم را خيس عرق و بدبو میبيند و میگويد كه او خوش تيپ تر از رابرت ردفورد است.
-من میدانم كه خواهر بزرگم من را دوست دارد، زيرا هرچند وقت يكبار او تمام لباس های خود را به من داده و خود برای خريدن لباس جديد بيرون میرود.
-هنگامی كه شما كسی را دوست داريد، مژگان شما بالا و پايين رفته و ستارگان كوچك از شما بيرون ميآيد.
شما میتوانيد عشق را بشكنيد، اما آن نمیميرد.
منبع:http://funousshargh.com
داستانی كه می خواهم برايتان نقل كنم درباره سربازی است كه پس از جنگ ويتنام می خواست که به خانه خود باز گردد. او در تماس تلفنی خود از سانفرانسيسكو به والدينش گفت: "پدر و مادر عزيزم، جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه باز گردم، ولی خواهشی از شما دارم. دوستی همراه من است كه مايلم او را با خود به خانه بياورم." والدين او در پاسخ اظهار داشتند: "ما با كمال ميل مشتاقيم كه او را ملاقات كنيم." پسر ادامه داد: "ولی لازم است موضوعی را در مورد او بدانيد. او در جنگ به شدت آسيب ديده و در اثر برخورد با مين يك دست و يك پای خود را از دست داده است و جايی برای رفتن ندارد، بنابراين می خواهم اجازه دهيد كه او با ما زندگی كند." پدرش گفت: "پسر عزيزم، شنيدن اين موضوع برای ما بسيار تاسف بار است، شايد بتوانيم به او كمك كنيم كه جايی برای زندگی كردن بيابد."
پسر گفت: "نه، من می خواهم او با ما زندگی نماید." آنها در جواب گفتند: "تو متوجه نيستی، فردی با اين شرايط موجب دردسر ما خواهد شد. ما فقط مسئول زندگی خودمان هستيم و نمي توانيم اجازه دهيم مشكل فرد ديگری زندگی مارا دچار اختلال نماید. بهتراست به خانه برگردی و او را نيز فراموش كنی."
در اين هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع كرد و والدين او ديگر چيزی نشنيدند. چند روز بعد پليس سانفرانسيسكو به خانواده پسر اطلاع داد كه فرزندشان در سانحه سقوط از يك ساختمان بلند جان باخته است و آنها مشكوك به خودكشی هستند. پدر و مادر او آشفته و سراسيمه به سمت سانفرانسيسكو پرواز كردند و برای شناسايی جسد پسرشان به پزشكی قانونی مراجعه نمودند. آنها پسر خود را شناختند و در نهايت تعجب به موضوعی پی بردند كه اصلا به آن فكر نمی كردند، پسر آنها تنها يك دست و يك پا داشت.
افراد بسياری شبيه به اين والدين هستند، برای آنها دوست داشتن افراد سالم، تندرست و خوش برخورد و دوری جستن از افرادی كه ايجاد ناراحتی نموده يا از سلامتی، زيبايی و یا هوش كافی برخوردار نيستند، بسيار آسان است. ای كاش انسان ها يكديگر را دوست بدارند بدون قيد و شرط و بدون توجه به كمبودهايی كه هركسی ممكن است داشته باشد.
بياييد دعا كنيم تا خداوند متعال به ما قدرتی عطا فرمايد تا مردم را همانگونه كه هستند، بپذيريم و به ما كمك كند تا بيش از پيش برای درك و فهم افرادی كه با ما متفاوت هستند، تلاش كنيم.
در قلب انسان ها معجزه ای به نام «محبت» وجود دارد، شما نمی دانيد كه چگونه ايجاد شده و يا چه موقع آغازگرديده است، اما می دانيد كه هميشه موجب حركت شما می شود.
« محبت گرانبهاترين هديه خداوند است. »
منبع:http://funousshargh.com
- اگر خود و خانواده تان از سوء تغذيه رنج نمي بريد، خوشحال باشيد، زيرا از بيش از 840 ميليون نفر در دنيا كه دچار سوء تغذيه هستند، وضعيت بهتري داريد. تقريبا 800 ميليون نفر از اين تعداد در كشورهای در حال توسعه زندگی مي كنند و بيش از 153 ميليون نفر آنها زير 5 سال سن دارند و سالانه بيش از 6 ميليون نفر از اين كودكان به دليل گرسنگي جان خود را از دست می دهند.
- اگر روزانه بيش از يك دلار درآمد داريد، خوشحال باشيد، زيرا از 20 درصد مردم جهان متمولتريد. از 7 ميليارد نفر مردم جهان بيش از 1.3 ميليارد نفر زير خط فقر يعنی با درآمد روزانه ای كمتر از يك دلار زندگی می كنند. اكثر مردم تقريبا 40 كشور جهان مطابق استانداردهای تعريف شده بين المللی در فقر مطلق بسر می برند.
- اگر توانسته ايد بهداشت مناسبی برای خود و خانواده تان فراهم آوريد، شادمان باشيد، زيرا از 40 درصد مردم جهان وضعيت بهتری داريد. در كشورهای درحال توسعه از هر هزار كودك 91 تن پيش از رسيدن به سن 5 سالگی به دليل بهداشت نامناسب جان خود را از دست می دهند. اين آمار در كشورهای توسعه يافته از هر هزار كودك 8 تن می باشد. همچنين در كشورهای در حال توسعه روزانه بيش از 30 هزاركودك جان خود را از دست می دهند. اين در حالي است كه علت اين مرگ و مير وحشتناك بيماری هايی است كه امكان جلوگيری از آن يا درمان آنها به سادگی ميسراست. اكثريت اين كودكان را كسانی تشكيل می دهند كه از سوء تغذيه رنج برده و وزنشان كمتر از متوسط وزنی كودكان هم سن و سالشان می باشد.
- اگر به آب آشاميدني سالم دسترسی داريد، شاكر باشيد، زيرا از 30 درصد مردم جهان وضعيت بهتری داريد. سالانه 12 ميليون نفر در اثر بيماری های مسری ناشی از آب آلوده جان خود را از دست می دهند.
- اگر توانسته ايد امكان تحصيل را برای فرزندانتان فراهم نماييد، خوشحال باشيد، زيرا 113 ميليون كودك تنها در كشورهای در حال توسعه امكان بهره گيری از تحصيلات ابتدايی را ندارند كه 60 درصد آنها را دختران تشكيل می دهند.
پس شادمان باشيد و خداوند را بخاطر نعمت هايي كه به شما عطا كرده ستايش نماييد.
منبع:http://funousshargh.com
از خدا قدرت خواستم، او مرا در مشكلات انداخت تا قوی شوم.
از خدا خرد خواستم، او به من مسائلی برای حل كردن داد.
از خدا موفقيت خواستم، او به من مغز و عضله برای كار كردن داد.
از خدا شجاعت خواستم، او مرا در خطر انداخت.
از خدا عشق خواستم، او به من مردم درمانده را داد تا به آنها كمك نمايم.
از خدا محبت خواستم، او به من فرصت هايی داد.
هيچ يك از چيزهايی را كه خواسته بودم، دريافت نكردم، اما تمامی چيزهايی را كه احتياج داشتم، دريافت نمودم.
منبع:http://funousshargh.com
حضرت امامصادق(ع) میفرمایند: آنهایی که به جهت گناهانشان میمیرند، بیشتر از آنهاییاند که چون اجلشان بهسر آمده میمیرند.

اصغر طاهرزاده، پژوهشگر قرآنی در کتاب "ده نکته از معرفت نفس" به ده نکته مهم درباره شناخت زوایای روح و نفس انسان می پردازد، او این معرفت را بر اساس آموزه های قرآنی و دینی به ما ارائه می کند.
" تـن"، ابــزار کمال "مـن" است
نفس انسان از طریق به کار بردن «تن» کامل میشود و به همین جهت هم نفس، بدن را تکویناً دوست دارد و آن را از خودش میدانـد و با این حال چون به کمالات لازم خود رسید تن را رها میکند، و علت مرگ طبیعی هم همین است که روح، تن را رها میکند.
در قسمت سوم روشن شد که اصل وجود انسان «من» اوست و تن در قبضة نفس است. حال ممکن است سؤال شود که: پس این تن چه فایدهای دارد؟ باید متوجه بود که نفس، تجردش نسبی است و جنبههای بالقوهای دارد که باید بالفعل گردند، و ازطریق بهکارگیری تن و اِعمال ارادههای ممتد در رابطه با تن، این جنبههای بالقوه به فعلیت میرسند. از طرفیچون نفس از طریق تن، کمالات خود را به دست میآورد، آن را دوست دارد و جداشدن از آن را نمیخواهد. و علاوه بر آن، اُنس طولانی با یک چیز علاقه به آن چیز را به همراه دارد و این جنبة دیگرِ علاقة نفس به بدن است، در حالی که آنچه مطلوب بالذّات و حقیقی نفس است آن کمالی است که از طریق بهکارگیری تن حاصل میشود و نه خودِ تن، وچون از این نکته غفلت شود شخص از مرگ میهراسد. ولی چه شخص به تن علاقهمند باشد و چه نباشد، نفس تکویناً پس از مدتی این بدن را رها میکند که به آن مرگ میگویند.
سه نوع مرگی که برای انسان اتفاق می افتد
الف- مرگ طبیعی انسانی: نفس در ابعاد انسانی کامل شود و جنبههای بالقوهاش به فعلیت برسد و دیگر ابزار تن را نخواهد و لذا رهایش میکند، که این بهترین نوع مرگ است و این نوع رها کردنِ تن توسط نفس، مخصوص اولیاء الهی میباشد. مثل نجاری است که پس از ساختن دَر، تیشهاش را رها کند، چرا که دیگر آن دری که میخواست، درست کرد. به عبارت دیگر در این رابطه میتوان گفت: "سوار چونکه به منزل رسد، پیاده شود."
ب- مرگ طبیعی حیوانی: چون انسان دارای دو بُعد حیوانی و انسانی است، ممکن است شخصی برخلاف ابعاد انسانی، در حیوانیت کامل شود، باز نفس در این حالت نیزبدن را رها میکند و با توجه به اینکه بُعد حیوانی نیز دارای دو جنبة «غَضَبیّه» و «شهویّه» است. انسان ممکن است در گرگصفتی کامل شود و قوه غضبیّه در او رشد کند. مثل بعضی از افرادکه در آخر عمر بسیار زود غضبناک میشوند و در بدبینی نسبت به اطرافیان خیلی شدید شدهاند. و یا ممکن است انسان در خوکصفتی و جمع مال و حرص در دنیا شدید شود که در بُعد شهویّه از بُعد حیوانیاش کامل شدهاست. البته جمع غضبیّه و شهویّه نیز ممکن است، در هرحال این نوع افراد در حیوانیت کامل شدهاند و لذا نفس، بدن را رها میکند، و عذاب سختی در قیامت برای این افراد هست چون فطرت اینها انسان است، ولی شخصیتی حیوانی برای خود به وجود آوردهاند، یعنی تضادی بین آنچه میخواهند و آنچه هستند گریبان آنها را میگیرد.
ج- مرگ غیر طبیعی: علاوه بر قسمت الف و ب که هر دوی آنها مرگ طبیعی - در انسانیت و یا در ابعاد حیوانی - است، ممکن است نفس از ابزار بدن استفاده کامل نکرده و هنوز بر بدن خود نظر دارد، ولی بدن آنچنان خراب شده که دیگر نمیتواند برای نفس مفید باشد، مثل نجّاری که قبل از ساختن در، چون تیشهاش شکسته شدهاست، آن را رها میکند، بهخاطر اینکه دیگر به کارش نمیآید، هرچند دری که باید میساخت کامل نشدهاست. این نوع مرگ را مرگ «اِخترامی» نیز میگویند، حال این جداشدن غیر طبیعی نفس از بدن، یا به جهت تصادفات و بیماریهاست که در هرصورت دیگر نفس نمیتواند از این بدن استفاده کند، و یا به جهت گناهان. چرا که نفس گاهی از مفیدبودن بدنش مأیوس میشود و پس از سالها ماندن و به کمال نرسیدن، آن بدن را رها میکند.
آن ها که خاطر گناهان شان می میرند
حضرت امامصادق(ع) میفرمایند: « مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالْآجال وَ مَنْ یَعیشُ بِالْاِحْسانِ اَکْثَرُ مِمَّنْ یَعیشُ بِالْاَعْمار » یعنی آنهایی که به جهت گناهانشان میمیرند، بیشتر از آنهاییاند که چون اجلشان بهسر آمده میمیرند، و آنهایی که به جهت کارهای خوبشان زندگی را ادامه میدهند، بیشتر از آنهاییاند که براساس عمری که باید بکنند، عمر میکنند.
پس این نوع مرگ یعنی یأس از ادامة حیات هم یک نوع مرگ غیرطبیعی است، چرا که نفس بدون آنکه استفاده لازم را از بدن خود در جهت کمال انسانی یا حیوانی ببرد، بدن را رها میکند. چون نفس به جهت ذات مجردش نظر و آگاهی به آینده خود دارد و وقتی متوجه شد در آینده کمالی بر کمالاتش افزوده نمیشود، دیگر جاذبهای برای ادامه حیات برایش باقی نمیماند و لذا همین عدم جاذبه و پدیدآمدن یأس برای یافتن کمـال برتر موجب انصراف تکوینی نفس از بدن میشود.
نکتة ششم ـ حضورِ « کاملِ » نفس
نفس انسانی فوق زمان و مکان است و در همین راستااست که در بدن، مکان برایش مطرح نیست. و در عین اینکه حضورِ«کامل» در بدن دارد، در مکان خاصی از بدن جای ندارد، زیرا مجرد از ماده است.
ملاحظه کردید که نفس در رؤیای صادقه، بدون بدن در صحنههایی حاضر میشود که بعداً آن صحنهها در زمان خاص و مکان خاص ظاهر میگردد، یعنی نفس، خارج از محدودیت زمانی و مکانی با حادثه روبهرو میشود و این است معنی فوق زمان و مکان بودن نفس. از طرفی خود ما احساس میکنیم که در جای خاصی از بدنِ خود جای نداریم، در عینی که در همه جای بدن خود هستیم. و در یک لحظه میتوانیم اراده کنیم هم دستمان را حرکت دهیم و هم پایمان را حرکت دهیم و هم با چشممان به چیزی بنگریم. یعنی اگر نفسِ ما فقط در دست ما جای داشت، دیگر در همان لحظه نباید در پای ما جای داشته باشد. در حالی که همه جا هست بدون اینکه جای خاصی داشته باشد، و این است معنی دیگری از فوق مکان بودن نفس. وقتیکه میگوییم نفس «حضور کامل» در بدن دارد به همین معنی است که همه جای بدن هست و محدود به جای خاصی نمیباشد. و اینکه میگوییم مجرد از ماده است یعنی محدودیتهای پدیدههای مادی را - که مکانمندی و زمانمندی است- ندارد پس در این قسمت روشن شد نفس «حضور کامل» در بدن دارد و جای خاصی برایش مطرح نیست.
منبع: http://www.yjc.ir