
حضور ستاره مغرب....
همه و همه لحظه قشنگی را بوجود آورده بودند.
برای نیایش....برای طلب....برای نبودن.....نخواستن....
خدا پیش شرط نیایش نیست!
خدا بعد از نیایش پدیدار می شود!
در نیایش خدا را می بینی و به وجود او پی می بری!
طلب کن....!
هر آنچه را که می خواهی! بی پاسخ بر نخواهی گشت!
مطمئن باش....
روی پرده ی کعبه این آیه حک شده است....
و من هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم.
بندگانم را آگاه کن که من "بخشنده ی مهربانم".
وقت دعا خجالت نکش!
نگو من گناهکارم و صدایم را نمی شنود!
آن که بالاست بیشتر از کسی که تو فکر می کنی
هوایت را دارد!















نه غم از دست دادنش را دارم....نه غصه اینکه روزی تنهایم
بگذارد را می خورم.
او را در کنارم دارم و ترس را از وجودم پاک می کند.
او مرا عاشقانه در آغوش گرفته و از مسیر مشکلات
و سختی ها عبور می دهد.
او همیشه به من لبخند می زند و تمام نیروها و
انرژی هایش را با خنده اش در وجودم جاری می سازد.
من نباشم... او هست.
او نباشد... من نیستم.
خدایم را "عاشقانه" دوست دارم.

روح ازلی که همه ی ما از آن آمده ایم، قادر به خلق
هر چیزی می باشد.
معجزه را نفس بکش، زیرا توسط نیرویی هدایت
می شوی نادیده و نا مکشوف، نیروی که هر چیز
و هر کس را در این گیتی اداره می کند.
او باعث تپش قلب ما، گوارش غذا، گردش خون،
رشد مو، ترمیم زخم ها و کوفتگی در ما می شود.
نیروی که مستقل از عقاید و افکار ما به کار خود
مشغول است.